از سفری که رویایم بود بروم و اگر میرفتم، لابد حالم بهتر میشد جا ماندم؛ چون پولش را نداشتم. بعد برای انتقام، از صفحهٔ تکتک تورهایی که عضوشان بودم بیرون آمدم و خبرنامههایشان را بستم.
خواندن ندارد...برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 33 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1402 ساعت: 12:59
کاش دروغ نمیگفت یا کمتر میگفت یا لااقل وقتی میگفت، سرش را طوری میچرخاند که لبهاش در نزدیکترین فاصله از صورتم نباشد. خواندن ندارد...
برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 60 تاريخ : پنجشنبه 4 آبان 1402 ساعت: 1:35
آدمها میگفتند «شاید قرار است خدا بهترش را نصیبت کند.» ولی من هیچوقت بهترش را نمیخواستم. «همان» را میخواستم. همان «بد» خودم را. خواندن ندارد...
برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 4 آبان 1402 ساعت: 1:35